بعضی وقتا یه دلتنگی عجیبی دارم که خودمم نمیدونم دردم چیه.. اینطوریم نیست که پریودم عقب افتاده باشه یا همچین چیزی، همیشه هم نمیشه گردن پریود بدبخت انداخت!
زندگی تقریبا آروم و عادی دارم و واقعا حس خوشبختی دارم از لحاظ خانواده و کلا زندگیم، ولی حس میکنم زیادی آروم مونده زندگیم و تغییر قابل توجهی نمیبینم با اینکه دیگه دارم 25 رو هم تموم میکنم..
خیلی از دوستام ازدواج کردن و یسریاشونم یجایی مشغول به کارن و تغییرات رو میشه به وضوح تو زندگیشون دید ولی من حس میکنم هنوز همون دختر ده سال پیشم و هیچ فرفی نکردم و کارم که اداره کارگاهمونه که از همون ده سال پیش داشتیم و هنوزم نه از لحاظ ظاهری نه از لحاظ موقعیت و شرایط کلا تغییر خاصی نکردم و این بعضی وقتا باعث خوشحالی و خیلی وقتا باعث ناراحتیم میشه دقیق نمیشه توضیح داد که چرا ناراحت و یا چرا خوشحال میشم فقط احساس عجیبی دارم.. نمیخوام ناشکری کنم فقط روند یکنواخت زندگیم باعث میشه خیلی زود خسته شم..
تازگیا یکم روند کارم تو کارگاهو تغییر دادم و سعی میکنم زیاد برم اونجا یکم هوا بخوره به کلم و یه تغییری حس کنم و فکر میکنم کمی تاثیر داشته و یکمی هدفدار شده زندگی یکنواختم!
بعضی وقتا از کارگاه متنفرم بعضی وقتا باعث دلگرمی خوشحالیم میشه.. خودمم نمیتونم تصمیم بگیرم واقعا بدم میاد ازش یا نه!
خیلی وقت بود از این کلمه استفاده نکرده بودم ولی جدی داریخرامــ..
این گلا سوژه همیشگی من برای عکاسین عاشقشونم~
- ۲۶