دیشب یکم حالم خوب نبود خواستم یه فیلم ببینم یکم حال و هوام عوض شه بدتر با کوله باری از غم و یه بغض سگی خوابیدم..
داستانش راجب دختریه که قربانی تجـ*ـاوز گروهی میشه و.. (برگرفته شده از روی پرونده جنایی میریانگ تو سال 2004)
از جمله دلایلی که باعث شده این پرونده وایرال شه برخورد ناعادلانه پلیسا و بعضی از مردم شهر در مقابل این جنایته؛
یکی اینکه به قربانیا اصلا اهمیت نمیدادن و حالشونو درک نمیکردن و حتی وقتی قربانیا درخواست کردن که افسر پلیس زن باشه، به کتفشونم نگرفتن و حتی مجبورشون کردن چهره به چهره متجاوزا رو شناسایی کنن و سوالات نامناسبیم مثل اینکه " این کسیه که کردتـ*ـت؟ " از قربانیا کردن، که بعدا باعث بدتر شدن حال قربانیا شد..مجبور به گذروندن دوره ای پیش روانپزشک شدن تا از اون حال و هوا دربیان.
دوم اینکه کلا متجاوزا رو به چشم مجرم نمیدیدن و کلا با ملایمت باهاشون رفتار میشده و تنها کاری که باهاشون کردن این بود که بفرستن دادگاه اطفال و نوجوون که خیلیاشون تبرعه شدن و فقط یکی دوتاشونو فرستادن بازداشتگاه نوجوونا که بعد از آزادی بازم لطمه ای به زندگیشون نمیزد و هیچ لکه ای با عنوان تجاوز تو پروندشون ثبت نمیشد!
و سوم کلا قربانیارو مقصر اصلی کار میدیدن و بعنوان یه جنـ*نده ای میدیدن که خودشون باعث این اتفاق بودن و با اغوا گریشون باعث شده بودن این نوجوونای خوب شهرشون از راه به در شن و یکسال ازگار بی وقفه به دخترا تجـ*ـاوز گروهی کنن! (حداقل تعداد متجاوزا 44 نفر بودن و بنا به این منبع حتی گفته شده به 120 نفر هم میرسیدن!)
پلیسا اینطوری بودن که شما باعث بدنامی شهرمون شدین و جوونای پرافتخار شهرمون بخاطر شما بازداشت شدند!
یعنی من اون پلیسه رو گیر بیارممممااا.. دلم میخواد خفشون کنم البته مرگـ*ـم کمه براشون باید زجرکش شن
- ۱۶۸۷۰