تو آپدیت جدید چه خوشگل شدهههههه خیدااااا
اصن وقتی یه برنامه ای رو آپدیت میکنن من برای هر چیز جدیدش ذوق میکنم
دیگه فکر کن برا تلگرام که دم به دقیقه اپدیت میده چه حالی میشم
- ۱۴۹
تو آپدیت جدید چه خوشگل شدهههههه خیدااااا
اصن وقتی یه برنامه ای رو آپدیت میکنن من برای هر چیز جدیدش ذوق میکنم
دیگه فکر کن برا تلگرام که دم به دقیقه اپدیت میده چه حالی میشم
وایی قلبم باتی که باهاش کار میکردم نمیدونستم دارم پلن آزمایشی یه ماهشو استفاده میکنم الان همه زحمتام به باد رفتههههههههه گریه دارم
چرا دلار گرونههههه چرا پول ندارمممممممممممممممممممممم تف به این زندگی
یعنی هر چیز عتیقه ای موردعلاقه منه نمیدونم چه خصلتیه که من دارم..
اینارو از پینترست پیدا کردم خیلی نازن مخصوصا تمبرای قدیمی کره ای ژاپنیTT
نقشه های جهانو هم که نگم براتون خیلیییییی خوشگلن
باید یکم بزرگتر چاپ میکردم که قشنگتر دیده شن ولی خوب اولش بود بعدیارو بزرگتر میزارم
بازم راه سازگاری رو در پیش میگیرم تا ببینم چی میشه!
همیشه همین بوده زیاد اصرار به خواسته ام نمیکنم، یاد گرفتم یبار که رد شدم دیگه مزاحم کسی نشم حتی اگه حق با من باشه.
از مزخرفترین اخلاقای توی فضای مجازی که تازگیا ترند شده بین کاربرا، دیر سین کردنه!
دیدن دیگه بهونه مشغله کاری جواب نیس دیگه رو کردن به این جمله که الان حال ندارم و نمیخوام جوابی بدم که بعدا ناراحت بشین برای همین سین نمیکنم!
به کسایی که واقعا کار دارن کاری ندارم چون این آدما صداقتشون رو وقتی میان و آنلاین میشن و صحبت میکنن، میشه دید..
کسایی که سعی میکنن خودشونو مشغول نشون بدن بمحض اینکه دیدن آنلاین شدی، زرتی آف میشن و از برنامه که ای 24/25 ساعتی توش علافن خارج میشن که مثلا من مشغولم!
طرف 24 ساعته تو چنلای مختلفش زر میزنه به ما که میرسه هفته ای یبار سین میکنه.. آخه یکی نیس بگه خودت سر حرفو باز میکنی که چت کنی بعد آف میشی که خاص بودنتو نشون بدی:/
بعضی از این دیر سین کنام که حس افتخار به شماره پیامای نخونده شدشون دارن و حس میکنن با نشون دادن این نوتیفای نخونده ارزشمند و کمیاب دیده میشن.. باور نمیکنین ولی الان دیگه ملت به شماره نوتیفای نخوندشون افتخار میکنن!
هوا امروز یجوری خنکه که باورم نمیشه!
یاشاید سرصبحیه زیادی سرد بنظر میاد.. ولی هر چی هس واقعی نیس دیروز رسما داشتم بخار پز میشدمTT
وایی از عذابهای الهی یکیش پریود شدن تو این گرماس.. دیروز رسما مردم و زنده شدم.. گرما, درد استخونا, دلپیچه, حالت تهوع, یه دردیه که اصن وصف حالش ممکن نیستتتتت نه میتونی پنکه بزنی رو خودت نه طاقت گرما رو داری یه حال گندیه که فقط خودت میفهمی༎ຶ‿༎ຶ
یعنی تا من میام تصمیم میگیرم هرماه که دیگه مسکن نخورم و تحمل کنم، دردش از دفعه قبلی بدتر میشه!
شبم که فقط دو سه ساعت تونستم بخوابم..
ولی خداروشکر الان دیگه دردش خوابیده امیدوارم دیگه نیاد سراغم!
+ کاش دستگاه لمینتم زودتر برسههههههه چرا خبر نمیده فروشندههههه(ノ`Д´)ノ彡┻━┻
حال هیچی نیست نمیدونم از گرماس یا باز حس پوچی که گهگاه راهشو گم میکنه، اومده سراغم
نه دوست دارم دراز بکشم همش نه حال دارم پاشم.. پنکه دیگه دستو پاهامو سر کرده..
اتاقم(اتاق کارمه بهش میگم کارگاه) یجورایی زیر شیراونیه و بالاس، کولرم نمیشه فعلا روشن کرد و با پنکه هم نمیتونم تو اون گرمای بالا دووم بیارم از صبح تا شب از اینور خونه به اونور خونه در حال مهاجرتم