image

[爱微]

۳ مطلب با موضوع «من» ثبت شده است

آهنربا دارم..

من اینطوریم که از بحث و دعوا فراریم
بعد اطراف من پر از آدمایی که کلا منشا سوتفاهم و بحث و  دعوان و از کل حرکات و سکناتشون وایب منفی میباره..
با اینکه همیشه از این آدما دوری میکنم، ولی نمیدونم چرا بازم دورم پره از این آدما

انگاری آهنربای آدمای سمی دارم که هی از ناکجا آباد جم میشن دورم

۲۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۰۰ ۰ سخن
woody

خوشحالی!

 

میدونی هر وقت خوشحالم و حس و حالم خیلی میزونه دلم میخواد با همه شریک بشم و اون حسی که دارمو هم به بقیه انتقال بدم

ولی تا الان تجربه ای که داشتم بعد به اشتراک گذاشتن حسو حالم فقط درد داشته تهش و به این نتیجه رسیدم که هیچوقت نباید اون حس خوشحالی و شادی واقعیمو به کسی نشون بدم 

نمیدونم شاید من زیادی عحیبم و بروز شادیم مشکل داره یا کلا شادی من مشکل داره..

هر چی هس باعث شده تا هر وقت شنگول میشم و دلم میخواد دیوونگی کنمو به همه بگم.. یکی بزنه رو شونمو بگه "هی هی واسا یواشتر..مگه ندیدی اوندفه چیشد.. مگه نمیدونی براشون مهم نیس..مگه نمیدونی تو عجیبی براشون.. یه دیوونه رو هیشکی جدی نمیگیره..پس ساکت باشو بشین سرجات و مثل همیشه به عجیب بودنت ادامه بده!.."

 

خواستم بگم الان خوشحالم بی دلیل ولی تنها جایی که میتونم بگم اینجاس!

امیدوارم مثل همیشه فکرام درست از آب درنیاد و تهش درد نداشته باشه..

۳۰ فروردين ۰۳ ، ۱۲:۵۱ ۰ سخن
woody

این داستان: بازگشت روح خسته و دپرس

بازم بعد چن وقت حس ع...ن اومد سراغم

ادامه مطلب...
۲۹ مهر ۰۲ ، ۲۰:۰۹ ۱ سخن
woody